به گزارش پایگاه خبری گیلان پیشرو؛ احمد صداقتی؛ امروزه در داخل جبهه اصلاحات, آسیب ها و نارسایی هایی ناشی از دو رویکرد جدی وجود دارد که به زعم نگارنده, برای دفع آسیب ها و رفع نارسایی ها باید مرزبندی های بین آن ها مشخص گردد
الف) گروهی که در چارچوپ قانون اساسی می خواهند با پیروی از ولی فقیه و با کمک گرفتن از قدرت معنوی او در بسیج نیروها و اراده ها به حل مشکلات و پیشرفت ایران کمک کنند و انتخابات و صندوق رای را تنها گزینه انجام اصلاحات می شناسند.
ب) آن گروه دیگر که می خواهند پس از ورود به ارکان قدرت, اختیارات ولی فقیه را کاهش دهند یا دست کم در نحوه ی اداره ی کشور بر او فشار آورند, آن چنان که در نامه ی توهین آمیز تعدادی از نمایندگان مجلس ششم به رهبری, تحصن در مجلس ششم, استعفای تعدادی از مدیران ارشد دولت اصلاحات به منظور فشار آوردن در نحوه ی برگزاری انتخابات و رفتار دوگانه و منفعت طلبانه در مواجه با موضوع صدور حکم حکومتی از سوی رهبری (قبل و پس از تایید صلاحیت مصطفی معین), مشاهده شد.
در اینجا باید مرزبندی ها مشخص شود که اگر با شرکت در انتخابات, اصلاح امور را در داخل حاکمیت می جویید؟ و به قانون اساسی و ارکان برآمده از آن پایبندید؟ پس به تبع اولی باید آداب و اصول تعیین شده ی آن را هم پذیرا بوده و در چارچوپ تعیین شده دست به اصلاح بزنید و اگر همچنان سر پر سودایی دارید می خواهید با انتقادات از رهبری و سپاه, مخاطب جذب کنید؟ و روی سیاهی لشکرهای داخل متینگ ها که رای نمی دهند! حساب کرده اید که به انتهای دوران اصلاح طلبی رسیده اید و در نقطه صفر مرزی سیاست متاسفانه با براندازان همسایه شده اید!
نمی دانم چرا درس نمی گیرید؟ نمی شود که هم به همان شیوه ی ناجوانمردانه در ایام انتخابات مجلس ششم در تخریب آیت الله هاشمی رفسنجانی ره (موجد دوم خرداد) ادامه دهید, هم طرح عبور از خاتمی (مولود دوم خرداد) را جار بزنید, هم در مخالفت با ریاست کروبی در مجلس, آخوند بودنش را بهانه کنید و هم کودکانه دلخوش دارید که این همه تزلزل و لجاجت در رفتارتان, حاکمیت را دچار تردید نکند که اینهایی که به خودشان رحم نمی کنند؟! اگر بیش از این قدرت بگیرند بر سر کیان این مملکت چه خواهند آورد؟؟!!
“به طواف کعبه رفتم به حرم رهم ندادند
که برون در چه کردی؟ که درون خانه آیی؟”
آری در گام نخست باید اول خود را اصلاح کرد, هم باید رابطه با مردم اصلاح شود, هم مرزبندی با براندازان و مخالفین جمهوری اسلامی را با صدای رسا اعلام کرد و از همه مهمتر باید, رابطه جبهه اصلاحات که بعد از ارتحال آیت الله هاشمی رفسنجانی ره با رهبری نظام به طور کلی قطع شده است را اصلاح کرد البته و متاسفانه بجز در بخشی از احزاب نظیر کارگزاران سازندگی, ندا و اعتماد ملی در سایر احزاب نه قصدی و نه جهدی در این خصوص دیده نمی شود, پر واضح است که نمی توان بدون حل این رابطه برای سوال بزرگ هواداران پاسخ مناسبی داشت:
آیا در انتخابات بعدی شرکت می کنیم؟
اگر آری؟ با کدام کاندیدا و با کدام دلخوشی نسبت به داور و تایید صلاحیت؟! با تکیه بر پشتوانه ی اعتماد کدام مردم؟
اگر خیر؟ با کدام مکانیسم می خواهید به اصلاح بپردازید؟ تکلیف کادرسازی چه می شود؟ چگونه از بیرون قدرت, قدرت را اصلاح می کنید؟ چه کسی متعهد است که برنامه های حزب را در ارکان قدرت اجرا کند؟